Web Analytics Made Easy - Statcounter

همه ‌امروز می‌پرسند چرا میلان، اینتر یا یوونتوس را انتخاب نکردم؟ چرا به‌ اینتر نرفتم؟ خب، معلوم است، چون تنها کسی که به خودش زحمت داد پیشنهادی ارسال کند، ناپولی بود. علاوه بر‌ این، جیامپرو بونیپرتی، رئیس یوونتوس، در نقل قولی گفته بود بازیکنی با فیزیک بدنی من به هیچ جا نمی‌رسد. خب، به جایی رسیدم، درست است؟ فوتبال خیلی زیبا است، چون برخلاف همه‌چیزهای دیگر، جایی برای همه در آن پیدا می‌شود؛ حتی کوتوله‌هایی مثل من!

طرفداری| در این بخش از زندگینامه دیگو مارادونا که از فصل پنجم با عنوان احیاء برگرفته شده، از اوایل دوران حضور موفرفری در ناپولی می‌خوانیم و خاطره اولین قهرمانی تاریخ ناپلی‌ها در سری آ را از زبان فوق ستاره‌ فقیدشان، می‌شویم:

احیا/ ناپولی 91-1984

ناپولی خیلی زودتر از بقیه در 1979 و زمانی که هنوز در آرژانتینیوس بودم، دنبالم آمده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حتی پیراهن باشگاه‌شان را هم به هتل محل اقامتم در طی تمرینات فرستاده بودند؛ نامه‌ای هم همراهش بود که می‌گفت منتظر بوده‌اند مرزها به روی خارجی‌ها باز شود تا بتوانند مرا بخرند. پیشنهاد اقامتی 10 روزه در ناپل با پرداخت تمام هزینه‌ها را هم ارسال کرده بودند. می‌خواستند مرا در انواع هدایا، غرق کنند. نمی‌دانستم چه خبر است. آن روزها حرف از بارسلونا و حتی شفیلدیونایتد بود. آن‌ها آن زمان برای من مثل استلا روخای فیوریتو بودند. ناپولی هیچ مفهومی‌غیر از یک چیز ‌ایتالیایی مثل پیتزا نبود. فقط همین.

برای همین چند سال بعد هم که در بارسلونا دنبالم آمدند، باز هم زیاد در موردشان نمی‌دانستم. فقط می‌خواستم اسپانیا، کاتالونیا، نونیز و بقیه را‌ ترک کنم. برایم مهم نبود کجا می‌روم. همه ‌امروز می‌پرسند چرا میلان، اینتر یا یوونتوس را انتخاب نکردم؟ چرا به‌ اینتر نرفتم؟ خب، معلوم است، چون تنها کسی که به خودش زحمت داد پیشنهادی ارسال کند، ناپولی بود. علاوه بر‌ این، جیامپرو بونیپرتی، رئیس یوونتوس، در نقل قولی گفته بود بازیکنی با فیزیک بدنی من به هیچ جا نمی‌رسد. خب، به جایی رسیدم، درست است؟ فوتبال خیلی زیبا است، چون برخلاف همه‌چیزهای دیگر، جایی برای همه در آن پیدا می‌شود؛ حتی کوتوله‌هایی مثل من!

هشتاد هزار نفر ناپلی تنها برای معارفه‌ام در ورزشگاه سن پائولو جمع شده بودند. پنجشنبه، 5 جولای 1984 بود. تنها جمله  ‌ایتالیایی که یاد گرفته بودم، به زبان آوردم: «عصر بخیر، ناپلی‌ها. از حضورم کنارتان، خیلی خوشحالم.[1]» و توپ را بین مردم شوت کردم. جمعیت دیوانه شد. نمی‌دانستم چه خبر است. ست ورزشی آبی کمرنگ و تی شرت سفید پوما به تن داشتم و شال ناپولی به گردن انداخته بودم و روی پرچم بزرگی که آن‌ها زیر پایم پهن کرده بودند، قرار داشتم. طرفداران سرود کوتاهی که مختص من ساخته بودند، خواندند: «مارادونا، اختیار رو دستت بگیر. اگه الان اتفاق نیفته، دیگه اتفاق نمی‌افته. آرژانتین تو الان‌اینجا است. دیگه صبرمون به سر اومده[2].» در ادامه هم از بلندگوهای ورزشگاه، سرود مشهوری از ال‌چوکلو پخش کردند که مخصوص‌تانگو بود. عالی بود. عاشق تنگو هستم. برای 15 دقیقه آنجا بودم، فقط 15 دقیقه، چون باید به پروازمان به سمت بوئنس‌آیرس برای تعطیلات هم می‌رسیدم.

وقتی از پله‌ها پایین رفتم و از تونل رد شدم، کلودیا [پارتنرش در آن زمان و همسرش در آینده] را دیدم. محکم بغلش کردم و گریه‌ام گرفت. پاهایم مثل همان روزی که اولین بار در سطح اول بازی کردم یا پیراهن بوکا را پوشیده بودم، می‌لرزید. همه‌چیز خیلی سرعت گرفته بود و من و کلودیا می‌دانستیم داریم روی زندگی‌مان قمار می‌کنیم. می‌دانستیم داریم از صفر شروع می‌کنیم و می‌دانستیم آن را در شهری انجام می‌دهیم که خیلی برایم مهم بود. برای همین وقتی با خبرنگاران صحبت کردم، حرفی زدم که از اعماق قلبم می‌آمد: «می‌خواهم الگوی بچه‌های ناپل شوم، چون شبیه زمانی هستند که من در بوئنس‌آیرس زندگی می‌کردم.»

فوتبال خیلی زیبا است، چون برخلاف همه‌چیزهای دیگر، جایی برای همه در آن پیدا می‌شود؛ حتی کوتوله‌هایی مثل من!

در همین باره بخوانید:

مارادونا در بارسلونا و جامی که به خاطر ضبط پاسپورت، تکه تکه شد

وقتی مارادونا از تصمیم به بازنشستگی در 21 سالگی و ابراز علاقه بارسلونا می‌گوید

چرا مارادونا بوکا جونیورز فقیر را به ریور پلاته غنی ترجیح داد؟

وقتی پاهای مارادونا بریده شد

کش رفتن کرایه اتوبوس از جیب اقوام

خاطرات کتک خوردن از پدر و حمام با آب سرد

احیا/ ناپولی 91-1984: ادامه

در مورد آن پلاکاردی که در ورونا نسبت به ناپلی‌ها دیده بودم، فکر کردم: «به ‌ایتالیا خوش‌ آمدید.» خب، بالاخره زمان انتقام رسیده بود. بیست و سوم فوریه 1986 بود. تمام جایگاه کوروا، جایگاه میهمان، داشت رو به ما فریاد می‌زد: «خودتونو بشورید! خودتونو بشورید!» ورونا 2 به صفر جلو بود. ناپلی‌ها خشمگین بودند. توپ به پایم می‌رسد، یک تماس کوچک، مدافع‌اشتباه می‌کند و گل می‌زنم. و چهار دقیقه‌ مانده به پایان، بنگ! پنالتی! من زدم و گل شد. طوری شادی می‌کردیم که انگار قهرمان اسکودتو شده‌ایم و خب، تمام نیمکت به جای ‌اینکه به سمت ما بدود، به سمت جایگاهی که داشت فریاد می‌زد، یورش بردند. چنین روحیه‌ای در تیم داشتیم. تمام شهر همین‌طور بود. همیشه همه با شما روبرو می‌شدند.

از فرلاینو [رئیس وقت باشگاه] خواسته بودم کارنواله را بخرد. آندره‌آ کارنواله از اودینزه را می‌گویم و چون می‌دانست وقتی خواسته‌هایم اجرا شود، ناامیدش نمی‌کنم، او را خرید. پرسید برای ‌اینکه بتوانیم به قهرمانی برسیم دیگر چه چیزی لازم است که جواب دادم: «کمی‌شانس، رئیس. کمی‌شانس. فقط همین.» بقیه باشگاه‌ها را‌ ترس برداشته بود. آن‌ها پلاتینی و گروه بزرگی از بازیکنان خوب داشتند، ولی در عین حال، می‌ترسیدند. به نشان دادن بنرهای نژادپرستانه ادامه می‌دادند، ولی این‌ها همه از‌ترس بود. باورشان نمی‌شد عده‌ای جنوبی می‌خواهند از کیکی که همیشه فقط خودشان می‌خوردند، سهم بردارند: بزرگترین سهم!

کسب اولین قهرمانی طی 60 سال گذشته برای ناپولی، بزرگترین پیروزی ممکن برایم به حساب می‌آمد. از هر موفقیتی، حتی قهرمانی در جام‌جهانی 86 هم متفاوت‌تر بود. ناپولی را از هیچ ساختیم و تمام آن حاصل زحمات‌مان بود. اسکودتو متعلق به تمام شهر بود و مردم کم‌کم فهمیدند دلیلی برای‌ترس وجود ندارد؛ ‌اینکه صرفا کسی که پول بیشتری دارد، برنده نمی‌شود، بلکه کسی که بیشتر از همه می‌جنگد و بیشتر از همه می‌خواهد، پیروز خواهد بود. من کاپیتان و سمبل آن کشتی بودم. می‌توانستند با هر کسی غیر از من دربیفتند. همین قدر ساده بود. وقتی شروع به ساختن یک تیم کردیم، نتایج هم به سودمان رقم خورد.‌ اینتر ‌آمد و شکستش دادیم. میلان‌ آمد و شکستش دادیم. همه را بردیم.

در 9 نوامبر 1986، اتفاق فوق‌العاده‌ای رخ داد. برای مصاف با یوونتوس به تورین سفر کردیم. با یک گل عقب بودیم و وقتی گل مساوی را زدیم، ورزشگاه منفجر شد. همه فریاد شادی کشیدند. دیوانه شده بودند. نمی‌دانستیم داستان چیست. وقتی یووه گل زد، آن‌ها داد زده بودند: گل! همین. هیچ انرژی و هیجان بیشتری نبود. دومی‌ را زدیم و فریادها دوباره شروع شد. با گل سوم، سروصداها کَرکننده‌تر هم شد. آن موقع بود که فهمیدم ورزشگاه پر از کارگران و جنوبی‌ها است. عده خیلی زیادی از آن‌ها آنجا بودند. داد می‌زدند ناپولی، ناپولی! باورنکردنی بود. واقعا باشگاه طبقه کارگر و فقیر شده بودیم. حتی در شمال هم می‌توانستیم روی حمایت جنوبی‌هایی که آنجا زندگی می‌کردند، حساب کنیم.

وقتی یک ‌آمار به گوشم خورد، قهرمانی‌مان تثبیت شده بود: تا آن موقع تنها دو تیم از شمال توانسته بودند اسکودتو و کوپا ‌ایتالیا را در یک سال مال خود کنند: تورینو و یوونتوس. برای همین قبل از فینال کوپا، مقابل خبرنگاران قرار گرفتم و گفتم: «بله، البته که قهرمانی در کوپا، لذت بخشه. توضیحش سخته، ولی در واقع مدعی‌های ‌این مسابقات همیشه شمالی بودن. ما جنوبی‌ها، تمایل زیادی برای از دست دادن فرصت‌ها نداریم. نه در فوتبال، نه در زندگی!»

 

[1] Buona sera, napolitani. Sono molto Mice di essere 'con voi

[2] Maradona, take charge; if it doesn't happen now, it will never happen; Your Argentina is here; we can wait no longer

برگرفته از کتاب ال دیگو نوشته دیگو مارادونا (چاپ 2004): منتشر شده در گلگشت (لینک مشاهده و خرید کتاب ال دیگو)  کد تخفیف: tarafdari 10 درصد تخفیف

از دست ندهید ????????????????????????

قلعه‌نویی: می‌خواهند این تیم را بزنند؛ چرا از مربی قبلی انتقاد نمی‌شد؟ خشم قلعه نویی؛ فریادها بر سر بازیکنان بلندتر شد تیم منتخب FC24؛ حضور مسی و غیبت رونالدو بارسای 2009 یا سیتی 2023؟ گواردیولا به شما می‌گوید نظرسنجی؛ بازی‌های کدام تیم‌های باشگاهی را تماشا می‌کنید؟

منبع: طرفداری

کلیدواژه: ناپلی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۶۱۹۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آلگری: اهداف یوونتوس مهم‌تر از آینده من است

به گزارش "ورزش سه"، یوونتوس امشب علیرغم چند موقعیت گلزنی مناسب، مقابل میلان به یک تساوی خانگی دست یافت. آنها در آستانه کسب سهمیه چمپیونزلیگ هستند و با قاطعیت زیادی می‌توان گفت که بانوی پیر در لیگ قهرمانان فصل آینده حضور خواهد داشت. آنها در رتبه سوم ۶۵ امتیازی هستند و در فاصله ۵ امتیازی میلان رده دومی قرار دارند. آلگری پس از پایان بازی درباره وضعیت تیمش با خبرنگاران صحبت کرد.

تعویض دوشان ولاهوویچ تاکتیکی بود یا به دلیل مصدومیت؟
این یک تعویض عادی بود، دوشان خوب کار کرده بود، اما من به بازیکنان تازه‌نفس نیاز داشتم. میلان دفاعی‌تر شد، بنابراین من روی میلیک، کیه‌زا و مک‌کنی که در سانترها خوب است، حساب کردم.

عملکرد کلی تیم؟
همیشه و در هر بازی پنج یا شش موقعیت برای گلزنی داریم اما از آنها استفاده نمی‌کنیم، باید پاس‌هایمان را بهتر کنیم و اشتباهات کمتری انجام دهیم. در بازی‌های پایانی فصل روی این مشکلات کار می‌کنیم.

بازی دادن ییلدیز به جای کیه‌زا؟
فدریکو به فضا حمله می‌کند و رو به جلو می‌رود، ییلدیز تکنیک بسیار خوبی دارد و می‌تواند در هر شرایطی توپ را نگه دارد. آنها بازیکنان متفاوتی هستند. به هر دو نیاز داریم و با توجه به تیم مقابل به یکی از آنها، یا هر دو بازی می‌دهم.

آینده شما؟
من فقط سعی می‌کنم روی پایان فصل تمرکز کنم. هیچ چیز در زندگی قطعی نیست. من از کاری که در این فصل انجام داده‌ایم بسیار راضی هستم. در این فصل دو هدف به ما داده شد که به هر دوی آنها بسیار نزدیک هستیم. هم سهمیه چمپیونزلیگ و هم قهرمانی جام حذفی. فصل که تمام شود درباره آینده حرف می‌زنیم.

دیگر خبرها

  • سردار آزمون در زمین مارادونا درخشید(عکس)
  • طعنه هواداران اینتر به یوونتوس با عدد 14 / عکس
  • تساوی سرد و بی‌حاصل یوونتوس و میلان
  • آلگری: اهداف یوونتوس مهم‌تر از آینده من است
  • خلاصه بازی یوونتوس 0-0 میلان (سری آ ایتالیا - 2023/24)
  • ببینید | خلاصه بازی یوونتوس ۰ - آث میلان ۰
  • یوونتوس - میلان؛ ترکیب رسمی
  • ترکیب احتمالی دو تیم یوونتوس و میلان
  • الگری: یوونتوس چه چیزی برای رقابت با اینتر کم دارد؟ از مسئولان باشگاه بپرسید
  • استفانو پیولی: اینتر قوی‌ترین تیم 4 سال اخیر سری آ بوده است؛ مقابل یوونتوس می‌جنگیم